
حتی زنانی که در دوران بارداری وزن کم میکنند، اگر کمالگرا باشند، میتوانند دچار بیاشتهایی شوند.
این موضوع مختص دوران نوجوانی نیست: همسران، مادران جدید، زنان شاغل و فرزندان مجرد در حال ابتلا به اختلالات خوردن هستند .
زنان در دهههای ۲۰، ۳۰، ۴۰ و ۵۰ زندگی خود علائم بیاشتهایی یا پرخوری عصبی را نشان میدهند. کارشناسان میگویند این مشکل اغلب آنقدر نامحسوس شروع میشود که نه خود زن و نه خانوادهاش متوجه نمیشوند چه اتفاقی دارد میافتد. با این حال، این مشکل میتواند تهدیدکننده زندگی باشد.

در بیاشتهایی عصبی، این اختلال ممکن است به سادگی با یک رژیم غذایی شروع شود. در بولیمیا (پرخوری عصبی) فرد به پرخوری و سپس بالا آوردن غذا، چه از طریق استفراغ و چه از طریق مصرف ملینها، دچار میشود و هدف، لاغر شدن است.
این زنان اغلب زندگی پرباری دارند و میخواهند با افزایش وزن در میانسالی مبارزه کنند. یا ممکن است یک بحران عاطفی باعث آن شود. افسردگی از طلاق، مرگ، یا ترک خانه توسط فرزند ناشی میشود. ممکن است اعتماد به نفس او آسیب دیده باشد. ممکن است احساس تنهایی کند.
معمولاً، این نگرانیها در مورد تصویر بدن و وزن – تلاش هر زنی برای مطابقت با استانداردهای جامعه – دامن میزند.
دکتر دیوید هرزوگ، مدیر برنامه اختلالات خوردن هاروارد در بیمارستان عمومی ماساچوست در بوستون، میگوید: «بعضیها 20 سال یا بیشتر با این مشکلات دست و پنجه نرم کردهاند… برای برخی دیگر، به نظر میرسد که این مشکلات از یائسگی یا زمانی که همسر خود را از دست میدهند، شروع میشود.»
او به WebMD میگوید: «ما زنانی را میبینیم که هنگام تلاش برای کاهش وزن دوران بارداری، دچار بیاشتهایی میشوند. این مشکل حتی میتواند در دوران بارداری و با مشکلات وزنی شروع شود. زنان در مورد تصویر بدن خود وسواس پیدا میکنند، آنها رژیمهای غذایی و برنامههای کاهش وزن زیادی را دنبال میکنند. اما در برههای از زمان، آرزوی کاهش وزن به یک وسواس تبدیل میشود.»
هرزوگ میگوید بخش زیادی از این مشکل به دلیل «فرهنگ افراط و تفریط» ماست. «ما تمایل داریم کارها را در حد اعتدال انجام ندهیم. اینجاست که [این زنان] دچار مشکل میشوند. حد وسطی وجود ندارد. آنها میخواهند بینقص باشند. آنها نمیخواهند معمولی باشند.»
با این حال، دکتر والتر اچ. کی، استاد روانپزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه پیتسبورگ، توضیح میدهد که به نظر میرسد برخی از ویژگیهای ارثی، برخی از زنان را در برابر اختلالات خوردن آسیبپذیرتر میکند. کی در حال تدوین یک مطالعه بینالمللی بر روی زنان مبتلا به اختلالات خوردن است تا مشخص کند که آیا ژن یا ژنهایی ممکن است برخی را مستعد ابتلا به بیاشتهایی عصبی کند یا خیر.
آیا میتواند ژنتیکی باشد؟
کی به WebMD میگوید مطالعات متعدد در طول دهه گذشته نشان دادهاند که ژنتیک نقش دارد. «اختلالات خوردن در خانوادهها ارثی هستند. مطالعات نشان میدهد که دوقلوهای همسان بیشتر از دوقلوهای غیرهمسان احتمال ابتلا به اختلالات خوردن را دارند.»
او توضیح میدهد که استعداد ژنتیکی احتمالاً ویژگیهای شخصیتی خاصی – گرایش به اضطراب، وسواس، کمالگرایی – را ایجاد میکند که برخی افراد را به ویژه مستعد ابتلا به اختلالات خوردن میکند. «ارتباط ژنتیکی منطقی است، زیرا بسیاری از افراد در این جامعه رژیم میگیرند اما تعداد نسبتاً کمی از افراد به اختلال خوردن مبتلا میشوند.»
مسئله مهم: کی میگوید: «اینها میتوانند اختلالات خطرناکی باشند، مردم میتوانند در اثر آنها بمیرند. مراجعه افراد به پزشک بسیار مهم است.»
او میگوید این کار همیشه آسان نیست، زیرا بسیاری از زنان مبتلا به اختلالات خوردن خود را دارای مشکل نمیدانند. «این میتواند باعث تنش و مشکلی شود که به راحتی حل نمیشود. شما میتوانید یک دختر ۱۴ ساله را مجبور به درمان کنید، اما این کار برای یک زن ۶۰ ساله بسیار دشوار است. اغلب به یک مبارزه تبدیل میشود زیرا خانواده بسیار نگران است. ممکن است نوعی رویارویی لازم باشد.»
چه زمانی باید نگران باشید؟ هرزوگ میگوید: «وقتی کسی تغییر چشمگیری در اندازه بدنش دارد، این باید یک سرنخ باشد.» علائم دیگر عبارتند از:
- تغییر چشمگیر در الگوهای غذایی
- رد دعوت به صرف شام در جمعهای دوستانه
- اغلب میز را به سمت دستشویی ترک میکند
- تغییر شدید خلق و خو
فقط به یاد داشته باشید: اگرچه رژیمهای غذایی خاصی ممکن است “شدید” به نظر برسند- مانند رژیمهای خامخواری یا گیاهخواری – اما به طور کلی تهدیدکننده زندگی نیستند، هرزوگ میگوید: “همچنین، برخی از زنان از نظر ژنتیکی بسیار لاغر هستند، متابولیسم بالاتری دارند و در حالی که دیگران ممکن است افزایش وزن داشته باشند، آنها افزایش وزن نخواهند داشت. همه متابولیسم یکسانی ندارند.”