
آنچه در این مطلب خواهید خواند
اختلالات مصرف الکل (AUD) احتمالاً شایعترین اختلالات روانی در ایالات متحده هستند: تقریباً از هر هفت نفر، یک نفر در برههای از زندگی خود از AUD رنج میبرد. شیوع AUD در بین مردان حدود سه تا پنج برابر بیشتر از زنان است. با این وجود، الکل میتواند عواقب جدی در زنان داشته باشد، زیرا آنها نسبت به اثرات مخرب الکل بر کبد، قلب و مغز حساستر هستند. زنان همچنین در مقایسه با مردان با مصرف مقدار یکسان، سطح الکل خون بالاتری دارند- احتمالاً به دلیل تفاوتهای جنسیتی در نحوه تجزیه و توزیع الکل در بافتهای بدن.
بلای جان الکل
سوءمصرف و وابستگی به الکل در ایالات متحده آسیبهای غیرقابل محاسبهای به بار میآورد و حدود ۵ درصد از کل مرگ و میرها را تشکیل میدهد. خطر اصلی سلامتی مرتبط با مصرف الکل، سیروز کبدی است که نهمین علت اصلی مرگ و میر در ایالات متحده در سال ۱۹۸۸ بود. مصرف الکل همچنین با تصادفات رانندگی، خشونت و خودکشی مرتبط است. اغلب، مصرف الکل با یک اختلال روانی دیگر مانند افسردگی، اضطراب یا اختلال شخصیت همراه است. در برخی موارد، مصرف الکل میتواند ناشی از تلاش برای “خوددرمانی” یکی از این اختلالات دیگر با الکل باشد – اما در بسیاری از موارد، مصرف الکل اختلال اصلی و زمینهای است. با این وجود، هنگامی که فردی هم مصرف الکل و هم اختلال خلقی یا اضطرابی عمده دارد، باید هر دو مشکل در درمان مورد توجه قرار گیرد.
چه چیزی باعث « اعتیاد به الکل » میشود – اصطلاح رایج اما ضعیفی که معمولاً برای اختلال مصرف الکل (AUD) به کار میرود؟ این موضوع برای دههها حتی در بین متخصصان مراقبتهای بهداشتی نیز محل بحث بوده است. اجماع نوظهور این است که AUDها ناشی از تعامل پیچیده بین عوامل بیولوژیکی و روانی-اجتماعی هستند. در حالی که نقش دقیق وراثت در AUDها مشخص نیست، به نظر میرسد برخی از انواع AUDها در خانوادهها ارثی هستند و حداقل تا حدی با عوامل ژنتیکی مرتبط هستند. در حالی که سرزنش کسی به دلیل داشتن AUD ممکن است غیرقابل توجیه باشد، اما مسئول دانستن فرد برای دریافت کمک بسیار مهم است. به هر حال، دیابت یک اختلال بیولوژیکی است، اما افراد دیابتی همچنان در قبال مصرف انسولین خود مسئول هستند.

تشخیص و برخورد با AUDها
چطور متوجه میشوید که شما یا یکی از عزیزانتان به مشکل جدی نوشیدن الکل دچار شدهاید؟ میزان واقعی الکلی که مینوشد، مبنای خوبی برای پاسخ به این سوال نیست. اصرار فرد بر اینکه «هر زمان که بخواهم میتوانم نوشیدن را کنار بگذارم» نیز مبنای خوبی نیست. اکثر الکلیهای مزمن، در برههای از زمان، نوشیدن را برای مدت طولانی کنار گذاشتهاند، اما این بدان معنا نیست که میتوانند بدون کمک، مشکل را کنترل کنند: تقریباً همیشه، فرد الکلیِ ترک کرده، مگر اینکه به نوعی درمان سوءمصرف مواد ادامه دهد، دوباره به مصرف الکل روی میآورد. وقتی فرد مورد نظر موارد زیر را داشته باشد، باید به مصرف الکل مشکوک شوید:
- مقدار بیشتری از الکل نسبت به مقدار مورد نظر مینوشد — برای مثال، فرد میگوید: «من فقط برای سفر یکی مینوشم» و در نهایت پنج آبجو مینوشد.
- زمان زیادی را صرف نوشیدن یا بهبودی از نوشیدن میکند.
- در انجام تعهدات اجتماعی، شغلی یا سایر تعهدات مهم مشکل دارد.
- با وجود اینکه الکل بارها باعث مشکلات جسمی یا روانی شده است، همچنان به نوشیدن ادامه میدهد.
- به تدریج برای رسیدن به همان حس خوب، به الکل بیشتری نیاز دارد.
- با قطع مصرف الکل، علائم ترک (لرزش، تعریق ، “دیدن چیزها”) را تجربه میکند.
- دائماً وقتی دیگران در مورد نوشیدن الکل او ابراز نگرانی میکنند، یا پزشک، کارفرما یا یکی از اعضای خانواده به او گفته است که مشکل نوشیدن الکل دارد، ابراز ناراحتی میکند.
دریافت کمک
درمان اختلال مصرف الکل (AUD) نیاز به ارزیابی کامل پزشکی و روانشناختی دارد. اختلالات جسمی همزمان، کمبود ویتامین و مشکلات روانی بالقوه باید مورد توجه قرار گیرند. در برخی موارد، یک داروی تثبیت کننده خلق یا ضد افسردگی ممکن است بخشی از برنامه کلی درمان باشد. داروی نالترکسون (ReVia) ممکن است به کاهش میل به نوشیدن و افزایش پرهیز در برخی از بیماران کمک کند، اما باید همراه با روان درمانی یا یک برنامه دوازده مرحله ای، مانند برنامه الکلی های گمنام، استفاده شود.
چند مطالعه از استفاده از دیسولفیرام ( آنتابوز ) پشتیبانی میکنند، دارویی که در صورت مصرف الکل توسط فرد، باعث حالت تهوع و سایر واکنشهای ناخوشایند میشود. برای خانوادههایی که باید با اختلال مصرف الکل یکی از عزیزان خود کنار بیایند، گروههای حمایتی Al-Anon و مشابه آن برای خانوادهها میتوانند مفید باشند. کلید موفقیت، کمک به فرد برای پذیرش نیاز به کمک و اصرار بر دریافت آن است.