
آنچه در این مطلب خواهید دید
فشار فزایندهای برای تمرکز بر تفاوتهای مغز ما ، نه نقصها، وجود دارد. این دیدگاه وسیعتر از «عادی» بخش بزرگی از چیزی به نام تنوع عصبی است. طرفداران امیدوارند که این ایده، نحوه تفکر ما در مورد اختلالات رشدی، از جمله اختلال بیشفعالی کمبود توجه (ADHD) را گسترش دهد.
دکتر آلیسیا سانتوزی، دانشیار دانشگاه ایلینوی شمالی و متخصص روانشناسی اجتماعی-صنعتی و سازمانی، میگوید اگر این مفهوم رواج پیدا کند، میتواند منجر به تغییرات بزرگی در آموزش و هنجارهای محل کار شود.
سانتوزی میگوید: «این باعث میشود افراد چند قدم به عقب بردارند تا خلاقانهتر در مورد تمام روشهای مختلف انجام وظایف کاری یا تحصیلی فکر کنند.»

منظور از نورودایورجنت بودن چیست؟
جودی سینگر، جامعهشناسی که خود مبتلا به اوتیسم است، در اواخر دهه ۱۹۹۰ شروع به استفاده از اصطلاح «تنوع عصبی» کرد. این اصطلاح به این مفهوم اشاره دارد که برخی از اختلالات رشدی، تغییرات طبیعی در مغز هستند. و افرادی که این ویژگیها را دارند، نقاط قوت خاصی نیز دارند.
برای مثال، افراد مبتلا به ADHD ممکن است در مدیریت زمان مشکل داشته باشند. اما اغلب سطح بالایی از اشتیاق، انگیزه و تفکر خلاق را نشان میدهند.
سارا کاسلر، دستیار مدیر نگارش دوره کارشناسی و استراتژیهای دانشگاهی در مرکز آموزش و یادگیری ییل پوروو، میگوید: «حتی تکانشگری آنها میتواند یک مزیت باشد. زیرا آنها چیزهایی را میگویند که دیگران از گفتن آنها میترسند.»
تنوع عصبی با معلولیت یکسان نیست. اگرچه، افرادی که ویژگیهای عصبی-واگرا دارند ممکن است در محل کار یا مدرسه به تسهیلاتی نیاز داشته باشند.
کاسلر میگوید: «دانشآموزان دارای اختلال عصبی-عصبی، دانشآموزان فوقالعادهای هستند. آنها میتوانند واقعاً خلاق، با دیدی وسیع و متفکرانی خارج از چارچوب باشند. اما در برخی از انواع ارزیابیهای کلاسیک، با مشکل بیشتری مواجه میشوند.»
علاوه بر ADHD، تنوع عصبی معمولاً به افرادی با موارد زیر اشاره دارد:
- اختلال طیف اوتیسم
- نارساخوانی
- دیسپراکسی
- سایر ناتوانیهای یادگیری
دانشجوی نورودیورس
«این باعث میشود افراد چند قدم به عقب بردارند تا خلاقانهتر در مورد تمام روشهای مختلف انجام وظایف کاری یا تحصیلی فکر کنند.»آلیسیا سانتوزی، دکترا، دانشیار، دانشگاه ایلینوی شمالی
کاسلر میگوید چه در مدرسه ابتدایی باشد و چه در دانشگاه، مهم است که به روند یادگیری یک دانشآموز فکر کنیم. این ایده وجود دارد که افراد اطلاعات را به روشهای مختلفی پردازش میکنند.
اما بعضی از بچهها وقتی صحبت از دریافت حمایت تحصیلی میشود، ممکن است دچار مشکل شوند.
کاسلر میگوید رویکرد تنوع عصبی، شبکهی گستردهای ایجاد میکند که «همهی آنها را در بر میگیرد».
کاسلر میگوید: «در دانشگاهها، اکنون به جای اصطلاح معلولیت، به سمت اصطلاح تنوع عصبی گرایش پیدا شده است. این موضوع تا حدودی ارزشمند است، زیرا ما نمیخواهیم فقط روی تعاریف قانونی معلولیت تمرکز کنیم، بلکه میخواهیم گروههای بزرگتری را نیز در بر بگیریم.»
«این شامل افرادی میشود که دارای یا بدون معلولیت یا تفاوت یادگیری مستند هستند.»
تنوع عصبی در محل کار
افرادی که ویژگیهای نورودایورجنت دارند ممکن است زمان زیادی را صرف تلاش برای سازگاری با محیط کار خود کنند. آنها ممکن است نیاز داشته باشند تا تأثیرات اجتماعی خود را مدیریت کنند یا راههایی برای جلوگیری از حواسپرتی پیدا کنند.
سانتوزی میگوید با گذشت زمان، این تلاش اضافی میتواند بر عملکرد کاری و سلامت جسمی و روانی تأثیر منفی بگذارد .
او میگوید: «این واقعاً شرایط ناعادلانهای را برای کارگر ایجاد میکند.»
سانتوزی فکر میکند اگر محیطهای کاری مدرن مفهوم تنوع عصبی را بپذیرند، این امر میتواند برخی از انگها و استرسهایی را که بر این کارگران تأثیر میگذارد، کاهش دهد. این شامل افرادی میشود که به دلیل ترس از قضاوت همکاران یا رئیس خود، از کمک گرفتن طفره میروند.
سانتوزی میگوید: «آنها نمیخواهند مردم فکر کنند که دارند سعی میکنند سیستم را به بازی بگیرند.»
اگر کارفرما هستید، در اینجا چند نکته در مورد نحوه تطبیق با شرایط جدید ارائه شده است:
- ایجاد شغل برای انواع مختلف کارگران.
- برای برنامهها و محیطهای کاری مختلف، زمانبندیهای مختلفی در نظر بگیرید.
- یک طرح کاری انعطافپذیر (زمان، مکان و نحوه انجام کار) ایجاد کنید که از افراد استقبال کند.
روی نکات مثبت تمرکز کنید
طرفداران تنوع عصبی معتقدند که توجه زیادی به اختلالاتی که با بیماریهایی مانند ADHD همراه هستند، میشود. آنها فکر میکنند رویکرد بهتر این است که روی نقاط قوت افراد تمرکز کنیم، نه روی نقاط ضعف آنها.
برای مثال، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد:
افراد مبتلا به ADHD سطح بالایی از خودانگیختگی، شجاعت و همدلی دارند. آنها میتوانند بیش از حد روی وظایف خاص تمرکز کنند.
افراد مبتلا به اوتیسم به جزئیات پیچیده توجه میکنند، حافظه خوبی دارند و مهارتهای «تخصصی» خاصی را نشان میدهند. کارشناسان معتقدند که این ویژگی میتواند در مشاغل خاصی مانند برنامهنویسی کامپیوتر یا موسیقی یک مزیت باشد. همانطور که یکی از محققان اشاره کرده است، ولفگانگ موتسارت حافظه موسیقی قوی و صدای زیر و بم مطلقی داشت.
افراد مبتلا به نارساخوانی میتوانند انواع خاصی از اطلاعات بصری را بهتر از افراد بدون این بیماری درک کنند. این مهارت میتواند در مشاغلی مانند مهندسی و گرافیک کامپیوتری مفید باشد.
ما به تحقیقات بیشتری نیاز داریم، اما متخصصان معتقدند ژنهای این «اختلالات» رشدی به این دلیل باقی میمانند که مزایای تکاملی دارند. برای مثال، رفتارهایی مانند بیشفعالی و تکانشگری ممکن است به اجداد ما در یافتن غذا یا فرار از خطر کمک کرده باشد. و مهارتهای غیراجتماعی قوی، مانند نوعی که برخی از افراد مبتلا به اوتیسم دارند، برای اجداد ماقبل تاریخ ما که در طبیعت زندگی میکردند، خوب بود.
چالشهای پیرامون تنوع عصبی
متخصصان پزشکی و افرادی که دارای ویژگیهای عصبی-عصبی متنوعی هستند، همیشه در مورد معنای تنوع عصبی اتفاق نظر ندارند. برخی فکر میکنند بیماریهایی مانند اوتیسم در نحوهی ابراز هویت خود بسیار متفاوت هستند.
سانتوزی میگوید: «کارگرانی مبتلا به اوتیسم و کارگرانی مبتلا به اوتیسم وجود دارند.»
و اگرچه بین تنوع عصبی و معلولیت تمایز وجود دارد، سانتوزی میگوید: «در حال حاضر، برخی افراد میخواهند هویت معلولیت را حفظ کنند تا اذعان کنند که محیطهای کاری و تحصیلی هنوز با این موضوع سازگار نشدهاند و آنها هنوز در موقعیت نامساعدی قرار دارند.»