
آنچه در این مطلب خواهید خواند
نوشتهی سونیا واسدن، به روایت کارا مایر رابینسون
من یک مدافع سلامت روان هستم که با افسردگی اساسی زندگی میکنم.
من با شرکتهای فورچون ۵۰۰، زندانهای زنان، آتشنشانها، افسران پلیس، مراکز ترک اعتیاد، سازمانهای غیرانتفاعی و رسانهها در مورد اهمیت سلامت روان صحبت میکنم.
امید من این است که این انگ اجتماعی را بشکنم و به مردم بفهمانم که تنها نیستند و میتوانند با وجود داشتن چالشهای سلامت روان، زندگی زیبایی داشته باشند.
تصورات غلط رایج در مورد اختلال افسردگی اساسی
بخش مهمی از انگزدایی از افسردگی، از بین بردن سوءتفاهمهای رایج است. در حالی که برداشت از اختلال افسردگی اساسی در حال تغییر است، بسیاری از تصورات غلط همچنان پابرجا هستند.
برای مثال، مردم اغلب فکر میکنند افسردگی چیزی است که میتوان آن را نادیده گرفت یا مثل یک کلید برق آن را خاموش کرد. آنها ممکن است چیزهایی مثل «شاد باش» یا «فقط خوشحال باش» بگویند. اما افسردگی یک انتخاب نیست. یک احساس است و واقعی.
سوءتفاهم دیگر این است که افسردگی چگونه در ظاهر به نظر میرسد. صرفاً به این دلیل که کسی شاد به نظر میرسد، به این معنی نیست که مشکلی ندارد. اغلب، افراد مبتلا به افسردگی برای پنهان کردن آن از دیگران، چهرهای شاد به خود میگیرند.
«وقتی با احساسات افسردهکننده مبارزه میکنید، فقط به آنها سوخت بیشتری برای رشد میدهید.»سونیا واسدن
مردم گاهی فکر میکنند کسی که با افسردگی دست و پنجه نرم میکند، سعی در جلب توجه دارد. اما هیچ میزان توجهی ارزش احساسات دردناک اختلال افسردگی اساسی را ندارد.
مشکل انگ اجتماعی مداوم این است که ممکن است مانع از صحبت کردن و دریافت کمکی که نیاز دارید شود. این انگ اجتماعی حتی میتواند توسط احساسات خودتان ایجاد شود. در گذشته، من اغلب به دلیل اختلال افسردگیام احساس میکردم که لیاقت کمک را ندارم یا هیچ ارزشی ندارم.
اما افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی از مقاومترین و سختکوشترین افرادی هستند که میشناسم. مواجهه با این بیماری هر روز و هر روز شجاعت میخواهد.
به افرادی که بیماریهای مزمن مانند سرطان یا دیابت دارند اغلب گفته میشود که شجاع، دلیر و الهامبخش هستند. به افرادی که افسردگی اساسی دارند نیز باید همین را گفت.

برداشت از افسردگی چگونه تغییر میکند
برداشت از افسردگی اساسی در حال تغییر است. مردم بیشتر در مورد سلامت روان صحبت میکنند که این به بهبود اوضاع کمک میکند.
کووید-۱۹ افسردگی را به اوج خود رسانده است. مطالعات نشان میدهد که تعداد افرادی که افسردگی را تجربه میکنند افزایش یافته است. برای افرادی که درآمد کمتری دارند و عوامل استرسزای بیشتری در زندگیشان وجود دارد، این میزان از ابتدای همهگیری سه برابر شده است.
با برجستهتر شدن افسردگی، گفتگوهای انتقادیتری در مورد سلامت روان داریم. درک بهتری از این وجود دارد که افراد از هر قشری دچار افسردگی هستند. این گفتگوهای صادقانه نه تنها باعث میشود افراد احساس کنند که تنها نیستند، بلکه آنها را تشویق میکند که در مورد این موضوع صحبت کنند.
همچنین مفید است که امروزه درمان رایجتر شده است. افراد بیشتری برای بهبود زندگی خود به درمان مراجعه میکنند، حتی اگر با مشکلات سلامت روان دست و پنجه نرم نکنند. این امر انگ اجتماعی ناشی از دریافت درمان را به میزان قابل توجهی کاهش داده است.
اما هنوز هم انگهایی در رابطه با مصرف داروهای سلامت روان وجود دارد. این انگ تا جایی زده شده است که بسیاری از افرادی که به آن نیاز دارند، از مصرف آن امتناع میکنند، حتی با اینکه به آنها کمک میکند زندگی خود را تا حد زیادی بهبود بخشند.
پذیرش تشخیص شما
ممکن است فهمیدن اینکه شما اختلال افسردگی اساسی دارید، چالش برانگیز باشد.
وقتی بیماریام تشخیص داده شد، تمام وجودم علیه آن طغیان کرد. احساس میکردم پزشکم دارد حکم حبس ابد برایم صادر میکند. احساس ناامیدی و درماندگی میکردم. نمیتوانستم تصور کنم که چگونه میتوانم با وجود افسردگی به عنوان همراه همیشگیام، زندگی عادی داشته باشم.
اما این تغییر کرد. من از پزشکان، داروها، DBT (رفتاردرمانی دیالکتیکی) و درمانگرانم که به من آموختند میتوانم با وجود افسردگیام زندگی ارزشمندی داشته باشم، سپاسگزارم. از طریق دارو و یادگیری مهارتهای جدید، اکنون زندگی بسیار زیبا و کاملی دارم.
وقتی متوجه میشوید که به اختلال افسردگی اساسی مبتلا هستید، اولین قدم در فرآیند بهبود، پذیرش ریشهای آن است. وقتی با احساسات افسردهکننده مبارزه میکنید، فقط به آنها سوخت بیشتری برای رشد میدهید.
وقتی دست از مبارزه با تشخیص بیماریام برداشتم و شروع به پذیرش آن کردم، کیفیت زندگیام بهبود یافت. البته هنوز روزهای سختی دارم که باید آنها را بپذیرم و مدیریت کنم، اما جادوی پذیرش این است که رنج غیرضروری ناشی از مقاومت در برابر آن را متوقف میکند.
سعی کنید به یاد داشته باشید که میلیونها نفر با موفقیت با بیماریهای دشوار از هر نوع زندگی میکنند. شما تنها نیستید. بیماریهای مزمن سرگرمکننده نیستند و نیاز به مدیریت روزانه دارند، اما قدرت در پذیرش وجود دارد. این تنها راه برای پیشرفت است.
ممکن است زندگی شما با کسی که اختلال افسردگی ندارد، متفاوت باشد و این اشکالی ندارد. اما این بدان معنا نیست که نمیتوانید یک زندگی کامل و معنادار داشته باشید. سعی کنید از خودیاری، عشق به خود و صبر استفاده کنید.
چگونه میتوانید به شکستن انگ اجتماعی کمک کنید
برای شکستن انگ اجتماعی به همه نیاز است: افراد مشهور، چهرههای عمومی، خانوادهها، دوستان، مدارس، رهبران دولتی، رسانههای خبری، گروههای حمایتی، پزشکان، درمانگران و افراد عادی.
یکی از بهترین راههایی که میتوانید به از بین بردن انگ اجتماعی کمک کنید، اجازه دادن به گفتگوهای سلامت روان و شرکت در آنها است. خودتان را آموزش دهید. از زبانی که استفاده میکنید آگاه باشید. برابری بین بیماریهای جسمی و روانی را نشان دهید. دلسوز باشید.
در محل کار، با دوستان و خانواده در مورد آن صحبت کنید. در اینستاگرام، توییتر و فیسبوک در مورد موضوعات مربوط به آگاهی از سلامت روان پست بگذارید. یکی از قطرات یک سطل باشید. صدای هر فرد مهم است.